Web Analytics Made Easy - Statcounter

مرد جوان که متهم است به دنبال ارتباط پنهانی با زنی میانسال شوهر وی را به قتل رسانده در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

به گزارش ایران، اواسط فروردین سال ۹۷ زنی در تماس با پلیس خبر ناپدید شدن همسرش را اعلام کرد. مریم ۵۱ ساله در حالی که چهره‌ای نگران داشت با حضور در اداره پلیس مدعی شد: همسرم هر روز صبح به سرکار می‌رفت و عصر هم برمی گشت در طول روز هم چند بار با من تماس می‌گرفت، اما امروز تماس نگرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من فکر کردم که شاید درگیر کار شده و نتوانسته با من تماس بگیرد عصر منتظر برگشتش بودم، ولی به منزل نیامد هرچه با تلفن محل کارش تماس گرفتم کسی پاسخ نداد و تلفن همراهش هم خاموش بود. با هر کسی که فکر می‌کردم ممکن است از او خبری داشته باشد تماس گرفتم، اما به نتیجه نرسیدم و در نهایت تصمیم گرفتم از پلیس کمک بخواهم.

پس از اظهارات این زن مأموران تحقیقات خود را برای یافتن مرد ناپدید شده آغاز کردند و چند روز بعد گزارش کشف یک جسد در نخاله‌های اطراف شهر پردیس به مأموران گزارش شد که مشخصات آن با مرد ناپدید شده شباهت زیادی داشت از این رو همسر وی با مشاهده جسد هویت همسرش محمود را تأیید کرد.

مأموران در گزارش کشف جسد اعلام کرده بودند که مقتول لباسی بر تن نداشته و به نظر می‌رسد در محل دیگری به قتل رسیده و سپس به درون نخاله‌ها انداخته شده است.

در ادامه تحقیقات برای کشف راز این جنایت مأموران به رفتار‌های همسر محمود مشکوک شده و با بررسی تلفن همراهش متوجه شدند که وی از چند ماه قبل با مرد غریبه‌ای به نام بهنام ۳۶ ساله ارتباط پنهانی داشته است.

با روشن شدن این ارتباط مریم و بهنام بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. بهنام وقتی در برابر مستندات قرار گرفت علاوه بر پذیرش ارتباط پنهانی با مریم به قتل محمود هم اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: من و مریم قبل از ازدواج او با محمود باهم آشنا بودیم تا اینکه هر دو ازدواج کردیم و بعد از آن دوباره همدیگر را دیدیم و ارتباط ما به صورت خانوادگی و همراه با همسران‌مان ادامه پیدا کرد. در این میان من و مریم به خاطر علاقه‌ای که از قبل به هم داشتیم ارتباط‌مان بیشتر شد تا اینکه محمود متوجه ماجرا شد.

وی درباره روز حادثه نیز گفت: آن روز من و محمود همدیگر را در خیابان دیدیم و سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من با مشت ضربه‌ای به قفسه سینه او زدم و محمود حالش بد شد و روی زمین افتاد به سرعت او را سوار خودروام کردم تا به بیمارستان برسانم، اما چون او بیماری قلبی داشت در میانه راه فوت کرد و من هم از ترسم جنازه‌اش را به پردیس بردم و همانجا رها کردم.

پس از اعترافات صریح متهم و تکمیل تحقیقات برای بهنام کیفرخواست اتهام قتل عمد و برای مریم اتهام معاونت در قتل عمد صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه دادگاه خواهر و برادر‌های مقتول به عنوان اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص کردند.

در ادامه وکیل اولیای دم به جایگاه رفت و گفت: ما معتقدیم که این جنایت با برنامه‌ریزی قبلی صورت گرفته چرا که جسد مقتول بدون لباس کشف شده و این موضوع نشان می‌دهد که آن‌ها مقتول را در خانه‌اش به قتل رسانده‌اند و بعد با قصه پردازی چنین اعترافاتی را مطرح کرده‌اند و موکل‌های من به هیچ عنوان حاضر به مصالحه نیستند.

سپس دو متهم که با قرار وثیقه آزاد بودند یک به یک به جایگاه رفتند.

در ابتدا بهنام در دفاع از خودش گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم. محمود بیماری قلبی داشت و در جریان درگیری خیابانی حالش بد شد. آن روز از ترس اینکه کسی من را از روی اثر انگشتم شناسایی کند لباس هایش را درآوردم.

قاضی از متهم سؤال کرد: چرا در بازجویی‌های اولیه سعی داشتی موضوع را پنهان کنی؟

متهم جواب داد: مریم به من گفته بود جسد شوهرش در حالی که چاقو خورده در حاشیه تهران پیدا شده است. من هم فکر کردم فرد دیگری محمود را کشته، چون من به او چاقو نزدم به همین خاطر در ابتدا قضیه را پنهان می‌کردم. شما گزارش پزشکی قانونی را هم ببینید مشخص است که او سال‌های زیادی بود که از بیماری قلبی رنج می‌برد و او سکته کرد.

پس از متهم ردیف اول مریم به جایگاه رفت و گفت: من دخالتی در مرگ شوهرم نداشتم و نمی‌دانم چه کسی او را به قتل رسانده است. از این رو اتهامم را قبول ندارم.

با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قتل ناموسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۳۲۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...

به گزارش همشهری آنلاین، آذر سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام نسرین با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی رمال شکایت کرد و اظهار داشت وی او را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده است.

این زن در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۴ سال قبل به یک بیماری مبتلا شدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم اما نه تنها بیماری‌ام درمان نشد بلکه قدرت عضلاتم را هم از دست دادم. به صورت عادی نمی‌توانستم راه بروم تا اینکه چند ماه قبل به واسطه یکی از دوستانم با مرد رمالی به نام سعید آشنا شدم.

وی ادامه داد: او ادعا می‌کرد که ظرف چند جلسه و با یک نسخه جادویی می‌تواند بیماری‌ام را درمان کند. اظهارات این مرد دوباره من را امیدوار کرد و به خانه سعید در جنوب تهران رفتم. پس از چند جلسه او گفت برای درمان کامل باید به من انرژی بدهد و با حرف‌هایش فریبم داد و در نهایت هم من را مورد آزار و اذیت قرار داد. حالا هم من از او شکایت دارم.

در حالی که مأموران در حال تحقیق از متهم بودند، دومین شکایت مشابه به پلیس اعلام شد. دومین شاکی دختر جوانی به نام شیرین بود که اظهاراتش با شاکی اول شباهت زیادی داشت. در ادامه ۳ زن جوان دیگر هم با شکایت‌های مشابه به پلیس مراجعه کردند و تعداد شاکی‌های پرونده مرد رمال به ۵ نفر رسید.

به این ترتیب مأموران سعید را ردیابی کردند و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجویی‌ها منکر اتهام وارده شد. پس از آن مأموران او را در مقابل شاکی‌ها قرار دادند که هر ۵ زن او را شناسایی کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه ۵ شاکی پرونده برای مرد رمال درخواست اشد مجازات کردند.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و به قضات گفت: متهم به بهانه درمان بیماری به من تعرض کرد. حالا علاوه بر بیماری جسمی، به مشکلات روانی هم مبتلا شده‌ام و زندگی‌ام نابود شده است. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم.

شیرین دومین شاکی پرونده نیز به قضات گفت: من به خاطر اینکه دوست داشتم زودتر ازدواج کنم و همیشه به دنبال آن بودم که یک مرد خوب همسرم بشود از طریق یکی از دوستانم با سعید آشنا شدم. وقتی به خانه‌اش رفتم او گفت که می‌تواند با دادن یک نسخه جادویی کاری کند که خیلی زود مرد ایده‌آلم به خواستگاری‌ام بیاید و بختم باز شود اما این مرد شیاد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

سومین شاکی هم گفت: چند سالی بود که مشکلات اقتصادی من و خانواده‌ام را آزار می‌داد و فکر کردم می‌توانم با گرفتن یک نسخه از متهم قفل مشکلاتمان را باز کنم اما سعید با ترفندی فریبکارانه به من تعرض کرد.

۲ شاکی دیگر هم که با همین ترفند فریب مرد رمال را خورده بودند جزئیات شکایت شان را مطرح کردند.

پس از اظهارات شاکی‌ها، متهم ۵۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: من منکر ارتباط با شاکی‌ها نیستم و با هر ۵ نفر ارتباط داشتم اما من آنها را به زور به خانه‌ام نیاوردم و خودشان از من نسخه جادویی می‌خواستند و هر ۵ زنی که حالا از من شاکی هستند خودشان از من خواستند و پیشنهاد دادند که با آنها ارتباط داشته باشم. من به هیچ‌کدام از شاکی‌ها تجاوز نکرده‌ام و اتهامم را قبول ندارم.

متهم در ادامه افزود: من ۲ همسر دارم که یکی از آنها بیمار است و دیگری هم در افغانستان زندگی می‌کند. اگر هم می‌بینید که پیشنهاد شاکی‌ها را رد نکردم، به خاطر دوری از همسرانم بود وگرنه با آنها ارتباط برقرار نمی‌کردم.

با اظهارات متهم قضات ادامه جلسه رسیدگی به پرونده را به تحقیقات بیشتر درباره ادعای متهم موکول کردند.

کد خبر 848582 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم خرافات و رمالی حوادث ایران

دیگر خبرها

  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • دعوت از ۲۶ بازیکن به اردوی تیم ملی زنان
  • درگذشت صدای جوان رادیو
  • برگزاری اردوی آماده سازی تیم ملی فوتبال بانوان
  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
  • قتل زن مورد علاقه‌ جلوی چشمان مردم در شمال تهران
  • انگیزه برای قتل زن مورد علاقه‌ با ۱۹ضربه چاقو در خیابان بالاشهر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • رابطه عاشقانه به خون کشیده شد / قتل هولناک زن جوان با ضربات چاقو
  • رابطه عاشقانه درخیابان گاندی با ۲۰ ضربه چاقو به خون کشیده شد